لاف مهربانی خدا...نظرفراموش نشه
سرشارم,لبریزم,
نه ازشادی نه ازحس خوب بودن,
ازغصه های غریبی که آشناترین
کس برایم به ارمغان آورده است,
دیگر دلم برای زندگی بهانه ای ندارد..
دلم می خواهد نباشم...
فقط لاف مهربانی خدا را نسنجیده ام..
پ.ن:قدم دوم هم برداشته شد
[ چهارشنبه 91/11/18 ] [ 4:8 عصر ] [ مجید ]
نظر